پایگاه خبری تحلیلی آوای کرج؛ البرز، مریم آقانوری: اینکه یک عده در قالب گروه جهادی جمع بشوند و خانه ای را آباد کنند، جهیزیهای تهیه کنند، مدرسهای بسازند و جادهای و… را دیده بودم، اما تحول در رفتار اجتماعی یک منطقه حاشیهنشین به وسعت ۴۰ هکتار با جمعیت ۱۶ هزار نفر، کارستانی است که از هر کسی ساخته نیست. از سال ۹۰ عدهای جوان از منطقه حاشیهنشین سهرابیه دور هم جمع شدند و به نیت کار جهادی برای رفع محرومیت فعالیت خود را از استان چهارمحال و بختیاری بخش موگویی روستای چین وآنطرفها که اسمش هم شاید به گوش کسی نخورده، شروع کردند و بعدها به کرمانشاه، گلستان و مناطق محروم دراستانهای کمبرخوردار دیگر رسیدند. با خودشان گفتند چه کاری بهتر از جهاد برای رفع محرومیتها در مناطق کم برخوردار البرز؟! اما کجا کم برخوردار تر از خودِ سهرابیه در غرب استان و زیر جاده قزلحصار؟! محل زندگیخودشان پر بود از نداشتنها و مردمی از قشرضعیف و کارگر که انگار چشم بسته به این وضعیت عادت کرده بودند. ۷ سال پیش بود که کار را در سهرابیه شروع کردند. دیو محرومیت در سهرابیه تا چندسال پیش سهرابیه یک سکونتگاه غیررسمی با ساخت و سازهای غیرمجاز در حریم شهر و محروم از خدمات شهرداری بود. کوچههای خاکی بدون آسفالت و جدول، تپه تپه نخاله، موادفروشیهای آشکار، آب شربی که در فصل گرما فقط روزی دو سه ساعت در خانههای مردم جریان داشت، دردسرها و تصادفات جاده مرگ(جاده قزلحصار) و آسیبهای اجتماعی فراوان تنها بخشی از مشکلات این منطقه بود. نقطه عطف اعتماد مردمی … گروه جهادی سلمان فارسی اول شروع کردند به همان فعالیتهای معمولی گروههای جهادی، ساخت و بهسازی خانههای محروم، توزیع بسته های معیشتی و غیره. اما سلمانهای فارسی سهرابیه که جمعیتشان به ۷۰-۸۰ نفر میرسید، نمیتوانستند بنشینند و دست روی دست بگذارند تا دیومحرومیت، امید به زندگی را در قلب هم محلیهایشان بکُشد. باید کاری میکردند؛ گروه جهادی سلمان فارسی از همان اول مثل سلمان زمان محمد(ص) میخواست طراح خندقی باشد، نه برای جنگ، برای راهیافتن به دل مردم و مقابله با همه نداشتنها. میلاد بویینی، مسؤول گروه جهادی سلمان فارسی دانشجوی ارشد مدیریت شهری، اصالتا زنجانی اما ساکن سهرابیه است؛ میگوید: از وقتی در این منطقه ساکن شدم، گروه جهادی را تشکیل دادیم. مشکلات در این منطقه بیداد میکرد اما با قرار گرفتن در حریم شهر، نمیتوانست به خدمات شهرداری و دولتی اتصال پیدا کند. برای همین نشستیم و فکر کردیم در اولین گام با معتمدین منطقه جلسهای گذاشتیم و چند موضوع را مطرح کردیم. اولین موضوع مبارزه با فروشندگان مواد مخدر بود. برای همین با دستگاههای متولی قوه قضائیه و نیروی انتظامی نشست گذاشتیم. متعاقب آن طرحی اجرا و فروشندگان مواد مخدر از منطقه جمع آوری شدند. این موضوع نقطه عطفی شد برای شروع فعالیت متفاوت گروه جهادی و اعتماد مردم به ما و اطمینان به خودشان؛ که میشود مستقیما با مسؤولان نشست گذاشت و مطالبه به حق داشت و نتیجه مثبت گرفت. موضوع بعدی اتصال سهرابیه به حوزه شهری و شهرداری منطقه و برگزاری نشستهای تخصصی در حوزه عمرانی برای آسفالت خیابانها و ایجاد زیرساختها بود. الگوی ویژه گروه جهادی و تحول در کنشگری مردم در طول سالهای بعد همه این موضوعات پیگیری وسایر فعالیت های معمول گروههای جهادی توسط جهادگران سلمان فارسی انجام میشد. تا اینکه دو سال پیش به خودمان آمدیدم؛ دیدیم گروه جهادی سلمان فارسی گویا در همه حوزهها منجی شده و مردم به جای استاندار، فرماندار، شهردار و سایر مسؤولان، همه خواستههایشان را از گروه جهادی درخواست میکنند؛ یکی برای آسفالت کوچه، آن یکی برای امنیت و برق محله و … . با خودمان فکر کردیم اگر یک روزی گروه سلمان فارسی کار را زمین بگذارد، سهرابیه به حالت اولیه برمیگردد. متوجه شدیم یک جای راه را اشتباه رفتهایم. دوباره نشستیم و فکر کردیم که باید نقش آفرینی مردم در بهبود شرایط منطقه در اولویت اول قرار بگیرد مردم برای بهبود زندگیشان وظیفه و نقشی دارند که باید به سمت آن هدایت شوند با مردم صحبت کردیم و مدلی را طراحی کردیم که با هماهنگی و همکاری مردم اجرا شد برای همین منطقه سهرابیه به ۴۰ بلوک تقسیم شد و هر کوچه و یا چند کوچه که اشتراکاتی دارند، در یک بلوک قرار گرفت. در هربلوک امینی از خود مردم تعیین شد که وظیفه اش ارتباط و برگزاری جلسه با بدنه مردم و احصای مسائل است. ما امروز ۳۸ کانون فعال داریم که هر هفته جلساتی پیرامون موضوعات مختلف برگزار میکنیم. در سطح بالاتراز کانون ها یک لایه اجتماعی به نام سفیران از جوانان خوش فکر و دغدغهمند تشکیل شده که نقش هدایتگری امینها و کانونها و برگزاری نشستها را دارند. در سطح بالاتر مجموعه به عنوان نهاد پیشرفت و آبادانی سهرابیه قرار دارد. حالااگر بخواهیم فعالان گروه که همیشه پای کارند را حساب کنیم،حدود ۸۰۰-۹۰۰ نفر می شوند. هسته اولیه گروه هم ۹ نفر است. درست می گوید؛ درابتدای خیابان سوم غربی سهرابیه که حالا شهرک سهرابیه نام گرفته ودر حوزه منطقه ۳ شهرداری کرج قراردارد، روی دیوار مسجد امام محمدتقی(ع) تابلویی با عنوان نهاد مردمی پیشرفت و آبادانی شهرک سهرابیه نصب شده. طبقه بالای مسجد هم جایگاه این نهاد است که چند میز گردهمایی قدم به قدم قرار گرفته و چند نفری هم از گروه جهادی پشت کامپیوترهایشان مشغول کارند. مویینی می گوید: غروب ها بچههای گروه اینجا جمع می شوند و گعده های مختلفی برای حل مشکلات برگزار میکنند. جلسات بزرگتر با مردم هم به صورت اجتماعات برگزار میشود. نتیجه شناسایی ظرفیتها کار زیبایی که در حین احصای مشکلات انجام شد، احصای پتانسیل ها و ظرفیتهای منطقه بود. مثلا تعدادمساجد، حسینهها، مدارس، ماماها، طلبهها، دانشجوها و غیره مشخص شد. به عنوان مثال با توجه به نبود آموزشگاه در منطقه، توانستیم از ظرفیت دانشجوها برای برگزاری کلاس و کمک به دانشآموزان استفاده کنیم. یا از ظرفیت طلاب برای آموزش های فرهنگیمذهبی در مساجد و مدارس منطقه استفاده شد.ضعفها و چالشها هم مشخص و اولویتبندی شد. نقش مردم و مسؤولین هم مشخص و مطالبه گری آغاز شد. خودباوری و نقشآفرینی مردم به بار نشست نتیجه نقش آفرینی مردم حل مشکل آب سهرابیه که چندسال بود مردم را اذیت میکرد، با مطالبهگری مردم ، حفر چاه جدید و اصلاح شبکه کاملا برطرف شد. تعریض جاده قزلحصار حاصل همین نشستها مطالبه گریهاست. تخلیه حدود ۲۰۰ کامیون نخاله از سطح منطقه توسط شهرداری، زیباسازی مدارس و کوچهها با همکاری مردم از جمله اقداماتی است که با تلاش گروه جهادی و همکاری مردم انجام شده است. حالا سهرابیه تبدیل شده به یک کارگاه عمرانی که درهر نقطهاش کاری از روکش آسفالت، جدولگذاری، پیاده روسازی وغیره در حال انجام است. مردم سهرابیه به خودباوری رسیدهاند و از یک مصرف کننده به یک کُنشگر و مطالبه گر تبدیل شدهاند. اول از همه قبول کردند که سهرابیه یک سکونتگاه غیررسمی بوده و برای تبدیل شدن به محل آرامش وسکونت رسمی به تلاش همه جانبه نیاز دارد. تا کنون اقشار مختلف مردم با مسؤولان نشست مستقیم داشتهاند وانصافا مسؤولان هم با نگاه ویژه و حمایتگر برای حل مشکلات سهرابیه اقدام میکنند. هویت بخشی به گروههای مردمی خاطرم هست؛ محرم پارسال چندتا نوجوان آمدند دفتر. توی کوچه شان یک زمین خالی پر از نخاله بود. به من گفتند؛ میشه اینجا را تمیز کنید ما هیات بزنیم؟! گفتم: چرا من باید این کار را بکنم؟ این که وظیفه من نیست! توی ذوقشان خورد. بعد گفتم: می تونم راهنماییتون کنم. برید پیش شهردار منطقه جلسه بذارید و از ایشون خواهش کنید شاید یه اتفاق خوبی بیوفته. نوجوانها را با یکی از بچههای گروه راهیِ شهرداری کردم. از این طرف با شهردار منطقه تماس گرفتم و خواهش کردم بچهها را به حضور بپذیرد و تا حد امکان برای حل مشکلشان کمک کند. جلسه شهردار با بچه ها برگزار شد و مشکل هم حل شد. لبخندی از سر رضایت بر چهرهاش می نشیند و می گوید: ما برای هویت بخشی و خودباوری به اقشار مختلف بانوان، دانشآموزان، نوجوان و… تلاش می کنیم. مثلا چندتا از بچههای رسانهای سهرابیه که جمع سن همه شان به ۱۸ سال هم نمی رسد با مدیرکل صداو سیمای استان و مدیر فضای مجازی صدا و سیما جلسه داشتهاند. حالا حوزه هنری پای کارشان است و رویداد و آموزش و … برایشان برگزار می کند. آرامآرام این خودباوری در مردم شکل گرفته که خودشان میتوانند گلیمشان را از آب بیرون بکشند. این رسالت ما بوده که تا حدودی هم در این راه موفق بودهایم. ایجاد اشتغال ما کارگروههای مختلف عمران، اشتغال، بهداشت و سلامت، فرهنگی و اجتماعی داریم. در حوزه اشتغال توانستیم امتیاز توزیع وامهای تبصره ۱۶ را از استانداری بگیریم. افرادی را در سطح استان و شهرستان شناسایی کردیم که به عنوان پیشران اقتصادی در حوزههای مختلف صنعت تولید چرم، تولید سرامیک، سبزیجات، صنایع تبدیلی و یک سری از صنایع محلی از جمله تولید پوشاک احصا شدند. با همکاری و همافزایی این افراد، آموزش بانوان سرپرست خانوار، نوجوانان و متقاضیان کار در حورههای مربوطه انجام شد و اتفاق خوبی در حوزه اشتغال افتاد. با همین وامها حدود ۲۰ کارگاه کوچک در سهرابیه راه افتاده وعدهای هم مشغول به کار شدند و مشاغل خانگی هم رونق گرفت. حالا شاید بتوانیم بگوییم در سهرابیه شخص بیکار نداریم. از چندکارگاه در سهرابیه بازدید کردیم. آقای اشتری ۲۷ ساله با ۱۰۰ میلیون وام کارگاه رنگ کاری مبلمانش را توسله داده و ۸ نفر را به کار گرفته. کارگاه تولید لباس نوزاد آقای قزلباش که با کمک گروه جهادی و ۱۵۰ میلیون تومان وام از یک چرخ خیاطی و کارخانگی به یک کارگاه با چند چرخ صنعتی تبدیل شده که ۸ زن و دختر را به کار گرفته. آقای بیگی هم کارگاه درو پنجره پی وی سی را با ۱۵۰ میلیون تومان وام توسعه بخشیده و ۲ نفر را به کار گرفته. طرح سلمانهای فارسی سهرابیه الگویی برای سایر گروههای جهادی مویینی میگوید: سال گذشته استاندار البرز از تیم ما و منطقه بازدید کرد و در جریان امور و اقدامات انجام شده قرار گرفت. ایشان درخواست کردند که در ۶۶ محله محروم استان البرز این طرح را پیاده کنیم؛ پذیرفتیم. اصلا رسالت بچههای جهادی همین است. نشست هایی با بچه های جهادی از مناطق مختلف آق تپه، حصارک، ملک آباد، فردیس و غیره برگزار میکنیم و هم ما از آنها یاد می گیریم و هم برای اجرای طرح در مناطق دیگر کمک میکنیم. ضرورت مطالبه گری به موقع از نگاه بنده چیزی که بچههای جهادی باید یاد بگیرند این است که تمام دستگاهها ماموریتهایی برای اداره شهر دارند. اینکه اکوسیستم محرومیت زدایی را بشناسیم، درست و به موقع مطالبه گری کنیم و وظایف ذاتی دستگاه ها را به آنها یادآوری کنیم، امری است که باید مورد توجه قرار بگیرد. با جریانی که در منطقه به راه افتاده و با همراهی بیشتر مردم، انشاالله آینده روشنی برای سهرابیه میبینم؛ این امر دور از دسترس نیست. ما ممنوندار اعتماد و همکاری خوب مردم هستیم. اگرچه هنوز ذهنیت منفی در مورد سهرابیه وجود دارد، اما احساس بنده این است که در آیندهای نه چندان دور، منطقه سهرابیه یکی از محلات الگو و نمونه استان برای زندگی توام با آرامش خواهد شد. انتهای خبر /
کارستان سلمانهای فارسی سهرابیه
اینکه یک عده در قالب گروه جهادی جمع بشوند و خانه ای را آباد کنند، جهیزیهای تهیه کنند، مدرسهای بسازند و جادهای و… را دیده بودم، اما تحول در رفتار اجتماعی یک منطقه حاشیهنشین به وسعت ۴۰ هکتار با جمعیت ۱۶ هزار نفر، کارستانی است که از هر کسی ساخته نیست.
منبع : www.farsnews.ir
حتما بخوانید : طراحی و اجرای فرش گل بوستان مادر به مساحت ۳۰۰ مترمربع
لینک کوتاه : https://avayekaraj.ir/?p=4280
- ارسال توسط : سردبیر 24
- 46 بازدید
- بدون دیدگاه