عادله ارشادی مقدم – پایگاه خبری تحلیلی آوای کرج؛ مدیریت پسماند از نظر میزان تولید، میزان بازیافت، کنترل شیرابه و سایر مسایل مرتبط با آن یکی از چالشهای بزرگ دولتها و شهرداریها در جهان است. چالشی که اگر درست مدیریت نشود، آینده تمام ساکنان کره زمین را به خطر میاندازد. درباره این موضوع مهم حوزه شهری با محسن راعی؛ آینده پژوه گفتوگویی انجام دادیم.
آقای راعی، چرا زباله اینقدر مهم است؟
سوال خوبی است. زباله را مردم تولید می کنند و به عنوان چیزی که ارزشی ندارد دور می اندازند؛ اما میدانیم که به زباله طلای کثیف می گویند؛ چرا؟ اگر به ترکیب زبالهها دقت کنیم ۴۴ درصد مواد زبالهها در جهان را مواد غذایی و سبز تشکیل میدهد. ۱۷ درصد این زبالهها کاغذ و مقوا، ۱۲ درصد پلاستیک، ۵ درصد فلزات، ۴ درصد شیشه، ۲ درصد لاستیک و چرم، ۲ درصد چوب و ۱۴ درصد سایر مواد هستند. تمامی این مواد قابلیت بازیافت دارند و امکان تبدیل آنها به مواد دیگری وجود دارد. به همین خاطر است که زباله روز به روز در حال مهمتر شدن است. ارزش این زبالهها در اقتصاد چرخشی جهان که شامل تلاش برای ایجاد یک حلقه بسته و کاهش ضایعات و تلفات یعنی بازیافت زباله و استفاده مجدد است، حدود چهار و نیم تریلیون دلار میباشد. حالا به طور کامل علت اهمیت و اقتصاد زباله روشن میشود.
گفتید تمام اینها قابل بازیافت هستند. چند درصد از این مواد در حال حاضر بازیافت میشوند؟
طبق آمار بانک جهانی، حدود دو میلیارد تن زباله در جهان تولید میشود که حداقل ۳۳ درصد از آن مدیریت نمیشود و فقط سیزده و نیم درصد از آن بازیافت میشود.
کدام کشور ها در جهان بیشترین میزان تولید زباله را دارند و کدام کشورها بیشترین سطح بازیافت را انجام میدهند؟
طبق پیش بینیهای انجام گرفته میزان تولید زباله تا سال ۲۰۵۰ به ۳.۴ میلیارد تن میرسد که مدیریت آن از اهمیت بسزایی برخوردار است.
کشورهای پردرآمد به رغم اینکه ۱۶ درصد از جمعیت جهان را تشکیل میدهند اما یکی از تولیدکنندگان اصلی زباله به شمار می آیند. به زبان اعداد، ۳۴ درصد از زباله جهان برابر با ۶۸۳ میلیون تن از زبالهها را کشورهای پردرآمد تولید میکنند.
بعد از این کشورها، بیشترین میزان تولید زباله با میزان حدود ۶۰۲ میلیون تن در منطقه آسیای شرقی اتفاق میافتد. منطقه منا یا خاورمیانه و شمال آفریقا کمترین میزان تولید زباله را دارند که معادل ۱۷۷ میلیون تن تخمین زده میشود.
ایالات متحده در سال ۲۰۱۸ معادل ۲۹۲.۴ میلیون تن زباله تولید کرده است که رقم بسیار زیادی محسوب میشود. اما این تولید بسیار زیاد زباله همراه با پیشرفت خوبی در زمینه بازیافت همراه است. این کشور توانسته ۹۳.۹ میلیون تن معادل ۳۲ درصد از زبالههایش را بازیافت کند.
رتبه بعدی بازیافت در جهان با ۵۰ میلیون تن زباله تولیدی به آلمان اختصاص دارد که ۶۷ درصد از این میزان مورد بازیافت و استفاده مجدد قرار میگیرد. کره جنوبی با ۵۹ درصد، ژاپن و سوئد هم با ۵۰ درصد در رتبههای بعدی قرار دارند.
جایگاه ایران در این میان چطور است؟
در ایران تخمین زده می شود که حدود ۱۶ تا ۲۰ میلیون تن در سال زباله تولید میشود. در بهترین حالت از این میزان ۲۰ درصد بازیافت میشود.
این وضعیت در مقایسه با سایر کشورهای جهان چطور است؟
رتبه چندان خوبی نیست. متاسفانه ما از نظر بازیافت زباله نسبت به کشورهای جهان در سطح میانه و متمایل به پایین قرار داریم.
آقای راعی، گفتید ۴۴ درصد پسماندهای تولیدی، زباله سبز هستند. آیا همه اینها جذب محیط زیست میشوند؟
متاسفانه پسماندهای غذایی و سبز از عوامل تولید شیرابه در جهان هستند. مواد آلی به جا مانده از غذاهای رستورانها و آشپزخانهها، باقی ماندههای باغ و باغچه و مانند این باید تبدیل به کمپوست و کود بشوند ولی تبدیل آنها به سادگی انجام نمیگیرد و این زبالهها حجم بسیار بسیار زیادی شیرابه تولید میکنند. شیرابهها عوارض و آسیبهای بسیار زیادی برای محیط زیست به همراه دارند از جمله آلودگی آبهای زیرزمینی و بوی بسیار نامطبوعی که محیط را بشدت در بر میگیرد. همچنین پسماندهای غذایی و سبز باعث تولید گازهای گلخانهای مثل دی اکسید کربن می شوند که اگر این عوارض مدیریت نشود به گرمایش زمین به عنوان یکی از بحرانهای جدی زیست محیطی تبدیل میشوند.
متوسط تولید شیرابه چقدر است؟
تولید شرابه به عواملی مثل رطوبت زمین، نوع زباله، میزان بارندگی و نوع مدیریت پسماند در جهان بستگی دارد. اما به طور متوسط در یک مرکز دفن زباله به ازای هر تن زباله، بین دو دهم تا پنج دهم متر مکعب شیرابه تولید میشود.
در ایران ما یک دهم تا چهار دهم متر مکعب یعنی پایینتر از متوسط جهانی شیرابه تولید میکنیم اما این نباید ما را گول بزند چرا که شیرابهای که در ایران تولید میشود بسیار بسیار غلیظ است و این کار را برای تصفیه و مدیریت شیرابه به شدت دشوار میکند.
این غلظت زیاد شیرابهها در ایران ناشی از چیست؟
یکی از مهمترین علل آن به عدم تفکیک زباله از مبدا برمیگردد که انواع زباله با هم ترکیب میشود و شیرابهای غلیظ را تولید میکنند.
پس این یعنی یکی از مهمترین بخشهایی که میتوانند در کاهش تولید شیرابه نقش ایفا کنند، مردم هستند. درست است؟
همینطور است. همیشه عنوان میشود که تفکیک زباله از مبدا یکی از بهترین روشها برای مدیریت پسماند است. در عین حال کاهش تولید زباله نیز در کاهش تولید شیرابه بسیار موثر است. باید تلاش کنیم میزان مصرف را کاهش دهیم تا به سمت مفهوم زباله صفر حرکت کنیم. از بعد فرهنگی، باید سعی کنیم اگر چیزی را نیاز نداریم، نخریم. همچنین فرهنگ تعمیر کردن وسیلهها به جای خرید مجدد آن باید بین خانوادهها جا بیافتد. یا اگر وسیلهای نیاز داریم بهتر است به سمت خرید وسایل سازگار با محیط زیست برویم. اینها کارهای بنیادی و به شدت اثرگذار در بحث کاهش تولید زباله و شیرابه هستند چرا که شیرابهها واقعا به گیاهان، حیوانات و خاک آسیب جدی میزنند و آلودگی آبهای زیرزمینی به راستی میتواند به فاجعهای زیست محیطی برای بشر تبدیل شود.
کشورهای دیگر در این زمینه چه راهکارهایی دارند؟
کشورهایی همچون آلمان، سوئد و ژاپن در مدیریت و تصفیه شیرابه پیشرو هستند. برای این منظور راهکارهای متفاوتی دارند، مثلا شهرداریها حجم تعیین شدهای از زباله را جمعآوری میکنند. اگر بیشتر از این میزان زباله تولید شود شخص یا ارگان باید مالیات بیشتری بدهد.
در آلمان سیستم پرداخت به ازای تولید زباله اجرا میشود. یعنی بر اساس حجم و وزن زبالهای که شهروندان تولید می کنند هزینه بیشتری برای دفع زباله باید پرداخت کنند. سوئیسیها سیستمی دارند که شهروندان را موظف میکند از کیسههای زباله مخصوص استفاده کنند که قیمت آنها بر اساس حجم زباله تعیین میشود …هرچه زباله بیشتری تولید شود هزینه حمل و دفع زباله هم بیشتر میشود.
سوالی که برای خودم هم وجود دارد این است که وقتی ما در کشور سیستم بازیافت زباله را یا نداریم یا بسیار محدود داریم، تفکیک زباله از مبدا چه کمکی میتواند بکند؟
سوال خیلی خوب و درستی است. این موضوع به دولتها و نحوه مدیریت پسماند برمیگردد. متاسفانه در ایران وقتی شهرداری برای جمع کردن زبالهها مراجعه میکند، همه زبالههای خشک و تر را با یکدیگر مخلوط میکند. اگر بشود سیستمی پیاده شود که از همان ابتدا زبالهها از هم تفکیک شوند و زبالههای تر برای کمپوست و تولید کود ارسال شود و زبالههای خشک برای تبدیل به مواد بازیافتی برود، بخش زیادی از مشکلات در گام اول حل میشود.
برای این منظور باید گفتوگوی مناسبی بین شهروندان و شهرداری اتفاق بیافتد؛ ضروری است شهروندان زبالهها را کاملا با دقت از هم تفکیک کنند. برای مثال اگر یک عدد باتری داخل زباله تر قرار گیرد، کمپوست به طور کامل از بین خواهد رفت. در کشورهای پیشرفته برای این مورد حتی جریمه هم در نظر گرفته شده است. پس از آن شهرداری باید دنبال استفاده از ابزار و امکانات مدرنی باشد که زبالههای خشک و تر به درستی و تفکیک شده وارد مخازن یا همان لندفیلها بشوند.
در مجموع چقدر از زبالهها در جهان بازیافت میشوند؟
در حال حاضر ۳۳ درصد از زبالههای جهان داخل مخازن زبالههای روباز ریخته میشود که این مورد نیز مشکلات بسیار زیادی برای محیط زیست ایجاد میکند. نخست اینکه شیرابه ها از این سطلها وارد طبیعت میشود؛ همچنین این زبالهها گازهای گلخانهای بسیار زیادی تولید میکنند به طوری که پنج درصد از تولید دی اکسید کربن جهان از همین مخازن زباله روباز ایجاد میشود. تنها ۲۵ درصد از زبالهها وارد لندفیلها یا همان جایگاه دفن زباله میشوند و ۱۳.۵ درصد از آنها بازیافت میشود. همچنین ۱۱ درصد از زبالههای تولیدی سوزانده میشوند که این مسئله خودبخود باعث تشدید آلودگی طبیعت میشود.
در مجموع و در بهترین حالت تنها ۷ تا ۷.۷ درصد از زبالههای جهان دفن بهداشتی میشود و پنج و نیم درصد نیز به کمپوست تبدیل میشوند.
چقدر دردناک! گفتید ۳۳ درصد از زباله ها داخل مخازن روباز ریخته میشود و پنج درصد از گازهای گلخانهای از این طریق تولید میشود. در این زمینه استارتآپ ها یا شرکتها موفق به پیدا کردن راهکاری شدهاند؟
بله یکی از استارتآپها در ایالات متحده آمده و از خود گاز متان تولیدی در لندفیل ها برای تولید پلاستیکهای زیست تخریبپذیر استفاده می کند.
آقای راعی، در رابطه با زبالههای پلاستیکی چه راهکارهایی برای کاهش تولید و کاهش استفاده مردم از آنها وجود دارد؟
مهمترین اصل در این زمینه همکاری مردم است تا تلاش کنند از پلاستیک بخصوص کیسههای پلاستیکی استفاده نکنند. ما ایرانیها در گذشته رسم بسیار خوبی درباره استفاده از زنبیل یا کیسههای کاغذی داشتیم اما متاسفانه روز به روز این فرهنگ در حال تغییر است. برای مثال استفاده از کیسه زباله امروزه بسیار بسیار رایج شده در حالی که هیچ یک از کیسههای زبالهای که امروز وجود دارد زیست تخریب پذیر نیست یا درصد بسیار بسیار کمی از آنها تخریب پذیر هستند به این معنا که در طبیعت تجزیه میشوند.
در حال حاضر یک سری استارتاپها در جهان روی این موضوع کار میکنند. برای مثال در اندونزی بستهبندیهای خوراکی و زیست تخریبپذیر را با استفاده از جلبکهای دریایی تولید کردهاند. در شرکتی واقع در امریکا، فناوری نوآورانهای توسعه داده شده که پلاستیک غیرقابل بازیافت را به مواد شیمیایی زیست تخریبپذیر تبدیل میکند.
این مواد میتوانند به عنوان پایهای برای تولید پلاستیکهای جدید و سازگار با محیط زیست استفاده شود. همچنین استارتاپی در کانادا فعالیت میکند که قابهای گوشی و سایر محصولات فناورانه را از طریق مواد زیست تخریبپذیر تولید کرده است.
حالا که استارتاپها اینقدر خوب به این حوزهها ورود کردند، وظیفه دولتها یا بهتر بگوییم مدیریت شهری برای اعمال و بکارگیری نتایج چیست؟
از آنجایی که به زباله طلای کثیف گفته میشود و گردش مالی بسیار زیادی دارد مافیای زیادی هم در این حوزه وجود دارد که مایل هستند کل بازار را به دست بگیرند؛ در عین حال استارتاپها چنان که از نامشان برمیآید نوپا و نوفکر هستند و به یقین قدرت مقابله با مافیای این بخش را ندارند.
کاری که شهرداریها در این زمینه میتوانند انجام بدهند این است که به این کسب و کارهای نوپا و نوفکر قدرت بدهند. یعنی اجازه بدهند که در این حوزه کار کنند و از آنها حمایت کنند. این حمایت لزوما حمایت مالی نیست؛ برای مثال میتوانند بگویند ۱۰ درصد از مدیریت پسماند را شما انجام بدهید. همین که اجازه بدهند استارتاپها در این محیط کار کنند و مانع کار و پیشرفتشان نشوند بهترین امکان است.
شما با مدیریت شهری کرج همکاری داشتید و اطلاعات خوبی در زمینه پسماند دارید. اگر بخواهید دو یا سه اولویت در بحث پسماند مدیریت شهری بخصوص برای کلانشهر کرج تعیین کنید، این اولویتها چه هستند؟
اولین نکته از نظر من ترویج و تقویت فرهنگ تفکیک زباله از مبدا است. یعنی شهروندان باید در این زمینه توجیه شوند و زبالههای خشک و تر را به طور کامل از هم جدا کنند. مرحله بعدی مدیریت شهری است که باید با اتخاذ تمهیدات و استفاده از تجهیزات جدید از مخلوط شدن این زبالهها با یکدیگر جلوگیری کنند.
مسئله بعدی مدیریت شیرابههاست. به اعتقاد من باید یک کارگروه متشکل از دانشگاهیان و اساتید دانشگاه، محققین و پژوهشگرانی که در این زمینه صاحب علم و نظر هستند تشکیل شود و طی جلسات مستمر با این افراد به راهکارهای موثر برسند.
با توجه به سابقه شما در بخش استارتاپ، آیا در ایران یا کرج هم این کسب و کارهای نوپا به موضوع پسماند ورود کردند؟
ما چند استارتاپ داریم که اینها میآیند و زبالههای خشک را از در خانهها خریداری و آنها را بازیافت میکنند. اما در مجموع استارتاپهای خیلی کمی در ایران روی موضوع ساخت پلاستیکهای تخریب پذیر – منظور در حوزه شیمی مواد – فعالیت میکنند. اما هر چقدر بتوانیم از این کسب و کارها بیشتر حمایت کنیم به نفع کل جامعه ایران و حتی جهان خواهد بود.